ویروسی که ترامپ را زمین زد، ولی بازار مسکن را زمین نزد
وی که نگران وضعیت بهتر اشتغال در کشورش بود ، در سخنرانی خود تأکید کرد: کجا برویم: بیکاری در پایین ترین سطح از زمان بحران اقتصادی 2008 (3.7) است. همه چیز طبق برنامه پیش رفت!
هیچ کس نمی توانست تصور کند که ظرف چند ماه این کشور با چالشی به نام # ویروس کرونا مواجه شود و این رشد شگفت انگیز اقتصادی همراه با تجارت باشد.
در ابتدا ، صحبت از “صدها هزار آمریکایی درگذشت” بود (که برای بسیاری غیرقابل باور بود) ، اما در طول انتخابات ، بیش از 400000 آمریکایی جان خود را از دست دادند و میلیون ها نفر شغل خود را از دست دادند.
در حقیقت ، ویروس سه گانه کرونا ، باراک اوباما و برنی سندرز ، با هم همکاری کردند تا دولت ترامپ را تسریع کنند. دونالد مدتی یکی از چندین رئیس جمهور شد.
در اوایل روز ، بسیاری از اقتصاددانان پیش بینی کردند که بازار # هاوسن بهبود خواهد یافت. با گسترش # بیکاری در کشور ، این پیش بینی حتی قویتر شده و همه انتظار دارند تجارت جدی در ساخت و ساز و ساخت و ساز مسکن انجام شود.
اکنون ، در اواسط ژوئیه 2021 (اواخر ژوئیه 1400) می بینیم که برخلاف همه این پیش بینی ها ، رشد شگفت انگیزی در بازار مسکن و املاک و مستغلات ایالات متحده وجود دارد! و به سادگی ، مجرای صفراوی بزرگ شده است.
دفاتر فنی و مهندسی استخدام می کند و نظم شغلی را در ساختار و طراحی سازه ارتقا می دهد.
اتحادیه ملی سازندگان مسکن می گوید از رونق بازار “اطمینان” دارد.
بیشتر خانه هایی که اخیراً برای فروش اعلام شده اند “بالاتر از قیمت پیشنهادی (توسط مالک)” به فروش می رسند!
این بدان معنی است که خریداران زیادی در بازار وجود دارد (و رقابت بسیار زیادی برای یک خانه) به طوری که در بیشتر موارد ، خانه با قیمت 20 تا 30 درصد بالاتر از پیشنهاد مالک به فروش می رسد (!).
مقاله ای که اخیراً منتشر شده است (پیوند) گفت: “در منطقه خلیج سانفرانسیسکو ، هیچ کس تعجب نخواهد کرد اگر بشنود که خانه ای به قیمت یک میلیون دلار بیشتر از قیمت پیشنهادی (!) فروخته می شود”
چرا اینطور است؟
بحث اقتصاد مسکن یک مسئله فنی است ، اما به طور کلی ، کرونا نشان می دهد که اقتصاد ایالات متحده در برخورد با ویروس “بیش از” انتظارات داشته است. برای مروری بر اقتصاد ایالات متحده ، بهتر است آن را با سایر اقتصادها مقایسه کنید.
سال گذشته:
تولید ناخالص داخلی آمریکا: حدود 21 تریلیون پوند
(تولید ناخالص داخلی – تولید ناخالص داخلی)
مقایسه این عدد با اقتصاد # ژاپن ایده خوبی به ما می دهد:
سال گذشته ، تولید ناخالص داخلی ژاپن 000 5000 میلیارد بود. (یعنی یک چهارم اقتصاد ایالات متحده)
اقتصاد هند نصف اقتصاد ژاپن است!
یعنی اگر “چهار کشور ژاپن” (یا هشت کشور هند) ظاهر شوند ، تولید ناخالص داخلی آنها برابر با اقتصاد ایالات متحده است.
اقتصاد آلمان کمتر از 4 4 تریلیون است.
این بدان معنی است که “بیش از پنج کشور آلمان” باید برای ساختن 21 تریلیون اقتصاد دور هم جمع شوند!
مثال آلمان و ژاپن این است که هر دو کشور نمادهای “تولید” محسوب می شوند.
اقتصاد همه کشورهای اروپایی (منطقه یورو) با هم به 17 هکتار می رسد.
در این بحث ، وقتی جنبه های اقتصاد # چین را نیز بررسی می کنیم ، چشم انداز روشنی خواهیم داشت:
طبق تخمین بانک جهانی ، تولید ناخالص داخلی چین (سال گذشته) حدود 15 درصد بوده است.
تحلیل و توصیه استراتژیک:
مهم این است که پیشرفت رویدادهای اقتصادی در کشورهای مختلف را کنترل کنیم و به ما امکان دهیم استراتژی مناسبی برای تحولات آینده در نظر بگیریم.
به عنوان مثال ، آقای جهانگیری ، معاون اول نخست وزیر دولت فعلی ، اخیراً گفت: “ما انتظار نداشتیم كه حتی # هند و # چین از # ایران نفت نخرند.” دلیل همین شگفتی ها و “انتظار نداشتن” عدم درک صحیح از جهان ما است.
اکنون ، مسئله مصادره اقتصاد ایالات متحده از # کرونا باید به دقت بررسی شود. درک این نکته مهم است که اقتصاد ایالات متحده یک اقتصاد چند وجهی و پیچیده است و ارتباطات شدیدی با دیگر کشورها دارد. حضور و مشارکت شرکت های بین المللی در این شکل گیری تأثیرگذار بود و اساساً خروج یک نیروی جوان و قدرتمند از سراسر جهان باعث می شد تولید ناخالص داخلی این کشور مبتنی بر اقتصاد جزیره ای / محدود نباشد.
ما باید قبلاً می دانستیم که به عنوان مثال ، هند به دلیل اقتصاد تریلیون تریلیون دلار كه ارزش آن حدود 1 تریلیون دلار است ، از تجارت با تریلیون تریلیون دلار صرف نظر نخواهد كرد.
دولت بعدی باید عبرت بگیرد و با دیدن دقیق وقایع ، اقدام خود را انتخاب کند تا با چشم انداز واقعی از تحولات امروز جهان پیش برود.
تصمیمات صحیح مبتنی بر خرد (عقل دولتی) و وضع موجود (خودشناسی و کیهان شناسی) است. بدون شناخت از جهان ، نکات غیر منطقی ، ایده های غیر منطقی و تصمیمات اشتباه ما را احاطه خواهد کرد. شناخت روابط اقتصادی و سیاسی جهان دریچه ای برای دستیابی به یک کشور خردمندانه است.