آيا شرط زنا دخول آلت است؟

تعریف زنا:

در مفهوم کلی رابطه جنسی خارج از ازدواج گفته می شود . در اسلام به رابطه جنسی از ناحیه مقعد یا مهبل با شرایط خاص  حقوقی رابطه جنسی میان زن و مرد بدون وجود رابطه ازدواج میان آن ها زنا گفته می شود .  مردی که مرتکب زنا شده است را زانی و زن زناکار را زانیه می خوانند . به عبارت دیگر زنا آمیزش از راه نامشروع می باشد . حکم زنای بدون دخول روابط از نوع نامشروع با رضایت طرفین، به موجب ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی، از یک تا نود و نه ضربه شلاق خواهد بود.

آيا شرط زنا دخول آلت است؟

تعریف زنا در قانون:

مطابق ماده 221 قانون مجازات اسلامی :

زنا عبارت است از جماع مرد و زنی که علقه زوجیت بین آنها نبوده و از موارد وطی به شبهه نیز نباشد.

تبصره ۱- جماع با دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در قُبُل یا دُبُر زن محقق می شود.

تبصره ۲- هرگاه طرفین یا یکی از آنها نابالغ باشد، زنا محقق است لکن نابالغ مجازات نمی شود و حسب مورد به اقدامات تامینی و تربیتی مقرر در کتاب اول این قانون محکوم می گردد.

– شرط جاري شدن حد زنا بر طرفين (يعني 100 ضربه شلاق بر مجرد، و رجم براي ازدواج کرده) آنست که مرد حشفه (يعني سر آلت تناسليش) را داخل فرج زن کرده باشد و چهار نفر اين امر را با چشم خود ببينند و هر چهار نفر نزد قاضي شرع شهادت بدهند، فقط با وجود اين شرايط است که حد زنا بر طرفين جاري مي گردد. به فتواي () و () مراجعه کنيد.

– داشتن ارتباط شهواني و جسمي دختر و پسر نامحرم با همديگر گناه و حرام است، و حتي شعبه اي از زنا تلقي مي شود، چنانکه پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند: «العَيْنَانِ زِنَاهُمَا النَّظَرُ، وَالأُذُنَانِ زِنَاهُمَا الاسْتِمَاعُ، وَاللِّسَانُ زِناهُ الكَلاَمُ، وَاليَدُ زِنَاهَا البَطْشُ، وَالرِّجْلُ زِنَاهَا الخُطَا». بخاري (6612،6243) مسلم (2657).

يعني: چشم ها زنا مي کنند و زنايشان نگاه کردن به نامحرم است، و زناي گوشها گوش دادن (به سخنان شهوت انگيز) است، و زناي زبان سخن گفتن (سخنان شهوت برانگيز) است، و زناي دست ها دست زدن (به نامحرم) است و زناي پاها رفتن (به سوي نامحرم به نيت سوء) است.

و در لفظ ديگري از حديث آمده: «.. وَالْيدُ زِنَاهَا الْبَطْش..» يعني: « و زناي دست به چنگ گرفتن (نامحرم) است».

يعني: «اگر در سر يكي از شما ميخي آهنين فرو برده شود، بهتر است از آنكه زني را لمس کنيد كه برايش حلال نيست».

ولي اين عمل هرچند حرام و گناه است، با اين وجود تا زمانيکه سر آلت مردانگي داخل قسمت زايمان زن نشود، بر طرفين حد (شلاق يا رجم) جاري نمي گردد، در عوض قاضي شرع طرفين را تعزير مي کند، و تعزير يعني تنبيه و مجازات که خود قاضي تعيين مي کند.

– اگر طرفين بعد از ارتکاب گناه، عمل خود را نزد کسي افشاء نکنند، و توبه نمايند و دگر بار مرتکب چنين گناهي نشوند، اميد است الله متعال توبه آنان را بپذيرد و آن دو نفر را در قيامت عقاب ندهد. چرا که خداوند متعال بسيار توبه پذير است: [قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ] [زمر:53].

«(اي محمد) بگو: اي بندگانم، اي آنان‌كه در معصيت زياده روي كرده‌ايد از لطف و مرحمت الله مأيوس و نا اميد نگرديد. قطعاًَ الله تعالي همه گناهان را مي‌آمرزد، چرا كه او بسيار آمرزگار و مهربان است».

اما اگر آن دو نفر مجرم به دست قاضي شرع بيافتند، در آنصورت قاضي شرع با توجه به بينه يا اقرار و شهادت افراد مجازات آنها را اعلام مي کند، و توبه کردن آنها در آن موقعيت موجب ساقط شدن حد يا تعزير نمي شود، وگرنه همه توبه مي کردند و احدي رجم نمي شد! و اگر بر آنها حد جاري شود، آن مجازات کفاره گناهشان مي شود.

– اگر طرفين پس از ارتکب به گناه بخواهند ازدواج هم بکنند، نه حد و نه تعزير ساقط نمي شود.

– شلاق با پول يا روزه گرفتن جايگزين نمي شود، بطور کلي جريمه زنا کفاره اي جز جاري شدن حد بر طرفين ندارد، با اين حساب افراد ثروتمند زنا مي کردند و با پول از مجازات خلاص مي شدند! حال آنکه يکي از اهداف ا مجازات دنيوي افراد زناکار کاستن از اين عمل شنيع اخلاقي است که تبعات منفي بر اجتماع و روابط بين مسلمانان و تداخل نسلها مي گذارد، لذا اگر قرار باشد پول موجب رهايي از تنبيه شود، فاحشه گري همچنان به قوت خود مي ماند.

از عائشه روايت است : اسامه درباره زني که دزدي کرده بود با پيامبر صلي الله عليه وسلم صحبت کرد، پيامبر فرمود : «إنما هلک من کان قبلکم أنهم کانوا يقيمون الحد علي الوضيع و يترکون علي الشريف، والذي نفسي بيده لو فاطمة فعلت ذلک لقطعت يدها». بخاري (6887).

يعني: «همانا کساني که قبل از شما بوده‌اند به اين خاطر هلاک شدند که حد را بر انسانهاي ضعيف اجرا مي‌کردند ولي از اجراي آن بر انسانهاي شريف خودداري مي‌نمودند، قسم به ذاتي که جانم در دست او است اگر فاطمه (دخترم) اين کار را مي‌کرد، دستش را قطع مي‌کردم».

ولي نيک آنست که دو نفري که مرتکب اين عمل شنيع مي شوند، گناه خود را بپوشانند و نزد احدالناسي بازگو نکنند، و در عوض با خداي خويش توبه کنند و عهد ببندند که دگر بار هيچگاه سراغ آن گناه نرفته و حتي به آن نزديک هم نشوند، و به رحمت الهي اميدوار باشند که او بسيار توبه پذير است.

پيامبر صلي الله عليه وسلم فرمودند: «کل أمتي معافي إلا المجاهرين، وإن من المجاهرة أن يعمل الرجل بالليل عملا، ثم يصبح و قد ستره الله عليه، فيقول : يا فلان عملت البارحة کذا و کذا و قد بات يستره ربه و يصبح يکشف سترالله عليه». متفق عليه

يعني: «تمام امتم موردعفو قرار مي‌گيرند مگر کساني که (گناهي انجام مي‌دهند و آنرا) آشکار مي‌کنند، و از جمله آشکار کردن گناه اين است که کسي، شب گناهي را انجام دهد و تا صبح خدا گناهش را پوشيده دارد اما او در روز بگويد : فلاني : ديشب فلان گناه و فلان گناه را انجام داده‌ام، در حالي که پروردگارش آن را پوشانه، ولي او پوششي را که خدا بر عيب او قرار داده بر مي‌دارد (گناهش را آشکار مي‌کند)».

زنا در اصطلاح عبارت است از داخل کردن خود را در به مقدار ختنه گاه يا بيشتر، بدون آنکه بين آن دو ازدواجی واقع شده باشد يا زن باشد يا يا وجود داشته باشد.
و به بیان «تحقق زنای ، به این است که انسان آلت اصلی مردانگی‌اش را در فرج زنی که بر او است داخل نماید، بدون وجود عقد یا و بدون ملک بودن قابله (زنا دهنده) برای فاعل و بدون تحلیل و بدون ، با شرایطی که بیان آن‌ها می‌آید.» پس «با داخل نمودن عورت مردانگی غیر اصلی‌اش، و همچنین با دخول حرام غیراصلی (عارضی) مانند دخول در حال و و و همچنین با دخول به شبهه از نظر موضوع یا حکم، زنا تحقق پیدا نمی‌کند.» و «دخول، به حشفه در قُبُل یا دُبُر تحقق پیدا می‌کند. و کسی که حشفه ندارد، دخول در مورد او به این است که صدق دخول نماید و لو اینکه به مقدار حشفه نباشد، و (وجوبی) در اجرای حدّ این است که دخول به مقدار حشفه باشد، بلکه حدّ به کمتر از حشفه، دفع می‌شود.»