فقر پژوهش در حوزه خشونت سیاسی
در یک پژوهش بررسی شد؛
خشونت، هر نوع رفتار برنامهریزی شده اعم از فیزیکی و غیرفیزیکی با بهرهگیری از وسایل مادی یا غیرمادی است که معمولا در جهت حذف دیگری و رقیب مورد استفاده قرار میگیرد.
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، خشونت سیاسی پدیده عام اجتماعی است که هم میتوان سیر تاریخی آن را جستجو کرد و هم تنوع آن را در اجتماعات و جوامع گوناگون یافت.
حسین نورینیا (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی) در مقالهای با عنوان «فقر پژوهش در حوزه خشونت سیاسی در ایران» به این موضوع اشاره میکند که ایران در این زمینه مستثنا نیست و خشونت سیاسی را میتوان با شکلگیری دولت در ایران پی گرفت و روند تغییرات تحولات آن را شناسایی کرد و انواع آن را معرفی نمود و چرایی و چگونگی آن را کاوید.
* تعریف خشونت
به زعم این پژوهشگر خشونت، هر نوع رفتار برنامهریزی شده اعم از فیزیکی و غیرفیزیکی با بهرهگیری از وسایل (به معنای وسایل مادی و غیرمادی) است که معمولا در جهت حذف دیگری و رقیب مورد استفاده قرار میگیرد.
این استاد جامعه شناسی توضیح میدهد که این حذف میتواند از حذف نسبی و اثرگذاری بر فرد و یا جامعه تا حذف فیزیکی به طور کامل و نیز حذف مناسبات پیشین و در انداختن مناسبات نوین را شامل شود.
* نخستین پژوهش در حوزه خشونت سیاسی
نورینیا در این پژوهش مینویسد:نخستین تلاش پژوهشی برای فهم خشونت سیاسی در ایران کار فرهاد کاظمی است که به زبان انگلیسی در نشریه «مطالعات ایرانی» دانشگاه کمبریج در سال ۱۹۷ به چاپ رسید. او در آن مقاله با عنوان «نشانگرهای اقتصادی و خشونت سیاسی در ایران طی سالهای ۱۹۴۶-۱۹۶۸» رابطه شاخص اقتصادیتراز پرداختها و ترکیب آن با شاخص هزینه زندگی را با خشونت سیاسی اندازهگیری کرد.
این پژوهشگر مینویسد: کاظمی برای این منظور موارد خشونت سیاسی طی سالهای مورد بررسی را از روزنامه اطلاعات گردآوری کرده بود و با بررسی آماری همبستگی بین این دو داده به این نتیجه رسید که ۲ درصد از تغییرات خشونت سیاسی با تراز پرداختها و شاخص هزینة زندگی توضیح داده میشود.
* رابطه خشونت با توسعه
این پژوهش بیان میکند که از بین تمام پایاننامههای حوزه خشونت سیاسی، تنها ۶ پایاننامه در رشته علوم اجتماعی و جامعهشناسی تدوین شده است که فقط ۲ پایاننامه مربوط به مقطع دکتری است که یکی از آنها به پتانسیل اعتراض سیاسی را بررسی کرده و دیگری هم پیامدهای خشونت سیاسی را مورد توجه قرار داده است.
باید خشونت کنترل شود تا توسعه شکل گیرد
نورینیا در ادامه این پژوهش توضیح میدهد که این در صورتی است که از یک سو، خشونت سیاسی یکی از مهمترین مسائل اجتماعی ایران بویژه در دوران معاصر است و از سوی دیگر، خشونت سیاسی یکی از موانع اساسی توسعه پایدار محسوب میشود و به قول نورث باید خشونت کنترل شود تا توسعه شکل گیرد. بنابر این، مطالعه خشونت سیاسی باید در دستور کار جامعهشناسی قرار گیرد.
* ویژگیهای خشونت سیاسی در ایران پیش از مشروطه
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که استخراج ویژگیهای خشونت سیاسی در ایران پیش از مشروطه با در نظر گرفتن این فرض که تمام دوران پیش از مشروطه با همه افت و خیزهای اجتماعی و سیاسیاش، به جهت جای گرفتن در دوران بلند «قدیم» از یک الگوی مشابه در هر دو سوی نظام سیاسی و افراد و گروههای معارض و مخالفان پیروی میکرد.
این استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ در این میان اشاره به «نامه تنسر» به جای مانده از دوران ساسانیان و «سیاستنامه» خواجه نظامالملک در قرن پنجم هجری، پیوند عمیق این دو دوره ـ با فاصله بیش از ۶۰۰ سال ـ را در موضوع مورد بررسی به خوبی نشان میدهد که تا پیروزی مشروطه و در انداختن حکومت قانون تداوم داشت.
* ویژگیهای خشونت سیاسی در ایران پس از مشروطه
نورینیا توضیح میدهد که استخراج ویژگیهای خشونت سیاسی در ایران پس از مشروطه با در نظر گرفتن دورههای استقرار اولیه مشروطه، حکومت پهلوی اول، دوران نخست حکومت پهلوی دوم و دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد تا انقلاب اسلامی، و شکلگیری گام به گام خشونت ایدئولوژیک.
تمایزات خشونت سیاسی در دو دوران پیش و پس از مشروطه در ایران، با تمایزات اجتماعی ناشی از مواجهه ایران با تمدن غرب و ورود ایران به دنیای «جدید» همزمان و هماهنگ است
در این مقاله آمده است که در کنار خشونت نظام سیاسی که در طول این دوران، فراتر از قانون مشروطه رقم خورد و در سه دوره کوتاه محمدعلی شاهی، نیمه دوم رضا شاهی و نیمه دوم محمدرضا شاهی که شکل و محتوایی استبدادی به خود گرفت، دو جریان عمده خشونتگرا را در بین گروههای سیاسی میتوان شناسایی کرد که یکی اسلامگرا و دیگری مارکسیسمگرا بود و هر دو ریشه در مبارزات مشروطه داشتند.
این پژوهشگر مینویسد: این دو جریان در طول دوران پس از مشروطه به شیوههای مختلف در نظر و عمل، در قالب گروههای گوناگون، خشونت سیاسی را ترویج کردند.
این نویسنده در ادامه به این مهم اشاره میکند که روند خشونتورزی خونبار این گروهها از ترور و بمبگذاری و رویایی مسلحانه در دوران مشروطه، به مبارزه مسلحانه تمام عیار انجامید و اوج خود را در حمله چریکهای فدایی خلق به پاسگاه سیاهکل به نمایش گذاشت و یک دهه این نزاع خونین را مبتنی بر تحلیل ایدئولوژیک از تحولات تاریخی ایران و نیز فهم ایدئولوژیک از موقعیت کنونی و ارتقای مبارزه مسلحانه به عنوان استراتژی و چشم بستن به روی تمام تحولات اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران تداوم بخشید.
* تمایزات خشونت سیاسی در دو دوران پیش و پس از مشروطه در ایران
در این پژوهش آمده است که تمایزات خشونت سیاسی در دو دوران پیش و پس از مشروطه در ایران، با تمایزات اجتماعی ناشی از مواجهه ایران با تمدن غرب و ورود ایران به دنیای «جدید» همزمان و هماهنگ است.
نورینیا مینویسد: روند تحولات اجتماعی در ایران که هر چند پیش از مشروطه آغاز شده بود، ولی با مشروطه دارای گرانیگاه قابل اتکا شد، مناسبات اجتماعی ایران را رفته رفته تغییر داد و از دنیای «قدیم» فاصله گرفت.
به زعم این پژوهشگر جایگیر شدن ایده تفکیک قوا، ورود قانون به عنوان قاعده رسمی انتظام بخش روابط اجتماعی، سر برآوردن سازمانهای نوین بروکراتیک، شکلگیری هویتهای اکتسابی و فرا رفتن نقشهای محقق، تضعیف شیوه زندگی کوچندگی که تا پیش از آن تا نزدیک ۴۰ درصد جمعیت ایران را به خود اختصاص داده بود، ورود مناسبات سرمایهداری و کالایی شدن کشاورزی، شکلگیری نهادهای جدید، کاهش مرگ و میر ناشی از بیماری و افزایش جمعیت، افزایش میزان و سطح سواد، ایجاد زیرساختهای ارتباطی و گسترش آن تا روستاهای دور افتاده، گسترش خدمات ضروری زندگی نوین، چهره ایران را چنان تغییر داد که خود را در خشونت سیاسی نیز بازتولید کرد.
بدینترتیب نتایج این پژوهش نشان میدهد که عمدهترین تغییر در خشونت سیاسی را از یک سو میتوان در گروههای هدف جست که این افراد و گروهها پیش از مشروطه شامل مخالفان پادشاه و جانشینان احتمالی و سرکشان منطقهای میشد که اساس روابط میان آنان بر اساس روابط خویشاوندی و ایلی و طایفهای مبتنی بر نقشهای محول و هویتهای انتسابی بوده است.
و در نهایت پس از مشروطه شامل افراد و گروههای سیاسی بر اساس روابط رسمی مبتنی بر نقشهای محقق و هویتهای اکتسابی بود؛ و از سوی دیگر، پیش از مشروطه، خشونت سیاسی همراه با تداوم و تثبیت مناسبات اجتماعی و سیاسی موجود و پس از مشروطه با هدف تغییر مناسبات موجود و در انداختن مناسبات مبتنی بر ایدئولوژیهای سیاسی بود.
گفتنی است این مقاله در ششمین همایش پژوهش اجتماعی در جامعه ایران که توسط انجمن جامعهشناسی ایران اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد، ارائه شده است.