خلاصه کتاب زردشتیان: باورها و آداب دینی آن ها ( نویسنده مری بویس )
خلاصه کتاب زردشتیان: باورها و آداب دینی آن ها ( نویسنده مری بویس )
کتاب «زردشتیان: باورها و آداب دینی آن ها» اثر برجسته مری بویس، یک منبع علمی بی طرفانه و جامع است که سیر تاریخی دین زرتشت، کهن ترین دین توحیدی جهان، را در بازه زمانی ۳۵۰۰ ساله از ریشه های هندوایرانی تا دوران معاصر بررسی می کند. این اثر به عنوان یک مرجع ضروری برای فهم آموزه ها، تحولات و تأثیرات این دین کهن بر تمدن های بشری و دیگر ادیان شناخته می شود. بویس با رویکردی تحلیلی، خواننده را به سفری عمیق در قلب باورهای زرتشتی می برد.
مری بویس و جایگاه «زردشتیان» در مطالعات ایران شناسی
مری بویس، ایران شناس و دین شناس شهیر بریتانیایی، عمر خود را وقف مطالعه و پژوهش در تاریخ و فرهنگ ایران باستان، به ویژه دین زرتشت کرد. او که از برجسته ترین متخصصان زبان های ایرانی باستان و پهلوی بود، با تسلط بی نظیر بر متون اوستایی و پهلوی، توانست تفسیری نو و عمیق از آموزه های زرتشتی ارائه دهد. کتاب «زردشتیان: باورها و آداب دینی آن ها» (Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices) محصول چندین دهه پژوهش بی وقفه و دقیق بویس است که توسط عسکر بهرامی به فارسی برگردانده شده و توسط نشر ققنوس به چاپ رسیده است. این اثر نه تنها به دلیل جامعیت و دقت تاریخی، بلکه به سبب رویکرد بی طرفانه و تحلیلی خود، به یکی از مهم ترین منابع در زمینه دین زرتشت تبدیل شده است.
اهمیت این کتاب در آن است که فراتر از یک معرفی صرف، به کنکاش در جنبه های الهیاتی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی دین زرتشت می پردازد. بویس با استناد به شواهد باستان شناختی، متون دینی و منابع تاریخی، تصویری منسجم و پویا از این آیین کهن ارائه می دهد. او در نگارش این اثر، همواره بر حفظ بی طرفی علمی و استناد به منابع اصیل تأکید داشته است. این کتاب به دانشجویان رشته های تاریخ، ادیان و عرفان، ایران شناسی، مطالعات باستان و جامعه شناسی، بینش های عمیقی برای درک پیچیدگی های دین زرتشت و نقش آن در شکل گیری هویت ایرانی می بخشد. همچنین برای علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ ایران، این اثر دروازه ای به سوی درک یکی از تأثیرگذارترین ادیان جهان است که ریشه های عمیقی در تمدن ایران زمین دارد. روش شناسی دقیق بویس و رویکرد جامع او، این کتاب را به اثری ماندگار و مرجعی معتبر برای نسل ها تبدیل کرده است.
ریشه ها و بنیان های آیین زرتشت: از هندوایرانیان تا ظهور پیامبر
برای درک دین زرتشت، لازم است به پیشینه های هندوایرانی و باورهای کهن بازگردیم. مری بویس با دقت، رسوم عبادی باستانی، به ویژه تقدیس آب و آتش را که ریشه در زندگی عشایری استپ های آسیا در هزاره دوم پیش از میلاد دارند، تشریح می کند. این عناصر نه تنها در شکل گیری اولیه دین نقش داشتند، بلکه تا به امروز نیز در آیین های زرتشتی جایگاه محوری دارند. آب (آپَس) به عنوان ایزدبانویی حیات بخش و آتش به عنوان منبع گرما و نور، در سنت های دیرینه هندوایرانی مورد پرستش قرار می گرفتند. این رسوم، مبنایی برای نیایش های زرتشتی فراهم آوردند که بر احترام به طبیعت و عناصر پاک استوارند و نشان دهنده پیوند عمیق انسان با محیط زیست طبیعی خود در دوران باستان است.
زرتشت پیامبر و رسالت او
زرتشت (زردهُشتَره)، پیامبر دین زرتشت، در دوره ای پرآشوب در فلات ایران ظهور کرد. زمان و مکان دقیق زندگی او همچنان مورد بحث پژوهشگران است، اما اکثر شواهد او را به شرق ایران باستان و حدود قرن دهم تا ششم پیش از میلاد منتسب می کنند. رسالت زرتشت بر پایه مبارزه با خشونت، دروغ و پرستش ایزدان باستانی که مروج اعمال ناپسند بودند، استوار بود. او مردم را به سوی پرستش اهورامزدا، یگانه خدای نیک و خرد و عدالت، دعوت کرد. پیام او بر پایه انتخاب آزاد انسان بین نیکی و بدی، مسئولیت پذیری فردی و نقش فعال انسان در پیشبرد جهان به سوی رستگاری بود. این پیام اخلاقی و توحیدی، تحولی عظیم در باورهای دینی عصر خود ایجاد کرد.
آموزه های بنیادین دین زرتشت
آموزه های زرتشت بر پایه های عمیقی از اخلاق، خرد و انتخاب آزاد استوار است. این آموزه ها در متون مقدس اوستا، به ویژه گات ها (سروده های خود زرتشت)، متبلور شده اند و اساس باورها و آداب دینی زرتشت را تشکیل می دهند.
- ثنویت کیهانی و نبرد اهورامزدا و اهریمن: یکی از محوری ترین آموزه های زرتشت، تقابل میان دو نیروی بنیادین است: اهورامزدا (سپَنتا مَینیو – روح مقدس)، نماینده نیکی، روشنایی، آفرینش و نظم، و اهریمن (اَنگَرَه مَینیو – روح پلید)، نماینده بدی، تاریکی، نابودی و بی نظمی. این دو نیرو از آغاز هستی وجود داشته اند و در نبردی مداوم هستند که تمام گیتی را در بر می گیرد. انسان با انتخاب بین اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک (هُومَتَ، هوخْتَ، هْوَرْشْتَ)، نقش مهمی در پیروزی نیکی ایفا می کند و مسئولیت شخصی در این نبرد کیهانی بر عهده دارد. این انتخاب آزاد جوهر فلسفه دین زرتشت است.
-
هفت امشاسپند و آفریدگان هفت گانه: امشاسپندان زرتشتی، به معنای «جاویدانان مقدس»، شش موجود ایزدی هستند که در کنار اهورامزدا قرار می گیرند و صفات نیک او را نمایندگی می کنند. هر یک از این امشاسپندان نگهبان یکی از آفریدگان هفت گانه مادی هستند و با حفظ پاکی و نظم در جهان، به کمال اهورامزدا کمک می کنند:
- وهمَنَه (بهمن): اندیشه نیک و خرد، نگهبان چهارپایان سودمند.
- اَشَه وَهیشتَه (اردیبهشت): بهترین راستی، نظم کیهانی و قانون الهی، نگهبان آتش.
- خشَثْرَه وَیریَه (شهریور): شهریاری مینوی، قدرت و حکومت اهورامزدا، نگهبان فلزات.
- سپَنتا آرامَئیتی (اسفندارمذ): آرمان پندار و پارسایی، نگهبان زمین.
- هَئوروَتات (خرداد): رسایی، سلامت و کمال، نگهبان آب.
- اَمِرِتات (امرداد): بی مرگی و جاودانگی، نگهبان گیاهان.
این نظام آفرینش، پیوندی عمیق میان جهان مادی و معنوی برقرار می سازد و مسئولیت انسان را در حفظ پاکی و نظم گیتی گوشزد می کند.
- جهان بینی زرتشتی: آفرینش، سه دوران، مرگ و معاد: جهان بینی زرتشتی بر پایه سه دوران اصلی استوار است: دوران آمیزش (آفرینش جهان و آغاز نبرد نیکی و بدی)، دوران گمیزش (وضعیت کنونی جهان که نیکی و بدی با هم درآمیخته اند و انسان مختار است که کدام را برگزیند)، و دوران جدایش یا فرشکرد (رستاخیز، پایان نبرد و پیروزی نهایی نیکی، که در آن جهان به کمال و پاکی اولیه خود بازمی گردد). این دیدگاه، امید به آینده ای روشن و مسئولیت پذیری فردی را ترویج می کند. پس از مرگ، روح سه شب در کنار جسد می ماند و در روز چهارم، با عبور از پل چینوَت، بسته به اعمال نیک و بدش به بهشت (اَرَتِ وَهیشتَه) یا دوزخ (دُژَنگه) می رود. در پایان دوران جدایش، همه مردگان رستاخیز کرده و به پاداش اعمال خود می رسند و جهان به پاکی اولیه خود بازمی گردد.
استقرار مزداپرستی و شکل گیری آداب اولیه
پس از ظهور زرتشت، آموزه های او به تدریج در میان قبایل و جوامع ایرانی رواج یافت و با آداب و رسوم موجود درآمیخت. این فرآیند منجر به استقرار مزداپرستی و شکل گیری آیین های زرتشتی شد. نمادهای دینی، اوقات و آداب نماز، و جشن های هفت گانه (گاهیارها) که هر یک به مناسبت خاصی برگزار می شوند، از جمله این آیین ها هستند. گاهیارها جشن هایی فصلی هستند که به احترام آفرینش های هفت گانه اهورامزدا برگزار می شوند و اهمیت طبیعت و تغییرات فصول را نشان می دهند. دعاهایی مانند فرَوَرانَه (اعتقادنامه زرتشتی) و اشم وهو، هسته اصلی عبادات فردی و جمعی را تشکیل می دهند. این دعاها به زبان اوستایی سروده شده اند و بیانگر ایمان و تعهد به اصول زرتشتی هستند، که از دیرباز به صورت شفاهی و سپس مکتوب، نسل به نسل منتقل شده اند.
مری بویس با تحلیل دقیق رسوم عبادی و متون کهن، نشان می دهد که چگونه ساختار اعتقادی زرتشت از دل سنت های باستانی هندوایرانی برخاسته و با مفاهیم نوین الهیاتی پیوند خورده است.
دین زرتشت در دوران امپراتوری های بزرگ ایران: تحول و پایداری
تاریخ دین زرتشتی با تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران باستان گره خورده است. بویس در کتاب خود به تفصیل به چگونگی تأثیر متقابل این دین و امپراتوری های قدرتمند ایران می پردازد و نشان می دهد که چگونه دین توانسته است در مواجهه با چالش های سیاسی و فرهنگی، پایداری خود را حفظ کند و حتی به اوج شکوفایی برسد.
دوره هخامنشی: پذیرش و ترویج دین
پس از بنیان گذاری امپراتوری هخامنشی توسط کوروش بزرگ در قرن ششم پیش از میلاد، دین زرتشت به تدریج جایگاه ویژه ای در ساختار حکومتی یافت. هرچند شواهدی مبنی بر زرتشتی بودن تمام شاهان هخامنشی وجود ندارد، اما کتیبه های داریوش بزرگ و خشایارشا به پرستش اهورامزدا و تقبیح دروغ و اهریمن اشاره دارند. داریوش در کتیبه بیستون، اهورامزدا را حامی خود می داند و به صراحت بیان می کند که به یاری او به پیروزی رسیده است. این دوره شاهد گسترش آموزه های زرتشتی در فلات ایران و تبدیل شدن آن به یک دین غالب بود. معابدی برای آتش های مقدس بنا شد و مفاهیم اخلاقی زرتشتی در قوانین و حکمرانی انعکاس یافت. با این حال، تحولات و بدعت های دینی نیز رخ داد، از جمله ظهور کیش زروانی که سرآغاز را نه اهورامزدا بلکه زروان (زمان بیکران) می دانست. این کیش، که در دوره های بعدی نیز نفوذ داشت، به نوعی تلاشی برای توضیح مشکل شر در جهان بود و به تنوع اندیشه های دینی در آن زمان افزود.
دوره سلوکی و اشکانی: مقاومت فرهنگی و تدوین اوستا
فتوحات اسکندر مقدونی و تشکیل حکومت سلوکیان در قرن چهارم پیش از میلاد، دورانی پر از چالش برای دین زرتشت بود که با تهاجم فرهنگی هلنیستی و تخریب معابد همراه شد. با این حال، برآمدن اشکانیان به عنوان یک نیروی ایرانی در قرن سوم پیش از میلاد، به مقاومت فرهنگی و احیای سنت های ایرانی کمک کرد. اشکانیان که از پارت ها بودند، حامیان دین زرتشت محسوب می شدند و به ویژه به حفظ اوستا و گات ها که تا آن زمان عمدتاً به صورت شفاهی منتقل می شد، اهمیت دادند. در این دوره، تلاش هایی جدی برای جمع آوری و تدوین متون مقدس اوستا آغاز شد. این گام، نقش مهمی در حفظ دانش دینی برای نسل های بعدی ایفا کرد و به ثبات اعتقادات و آداب دینی کمک شایانی نمود. تحولات در گاهشماری زرتشتی و آیین های تشییع نیز در این دوران مشاهده می شود، که نشان دهنده پویایی دین در برابر تغییرات تاریخی و تلاش برای حفظ هویت در شرایط دشوار است.
اوج گیری و تثبیت آیین زرتشت در دوران ساسانی: دوران زرین و چالش ها
دوران ساسانیان، نقطه اوج قدرت و سازماندهی دین زرتشت بود. ساسانیان که خود را وارثان برحق امپراتوری هخامنشی و احیاگر شکوه ایران باستان می دانستند، دین زرتشت را به مذهب رسمی ایران تبدیل کردند و از آن به عنوان ابزاری برای تحکیم وحدت ملی و مشروعیت بخشیدن به حکومت خود بهره بردند.
برآمدن ساسانیان و احیای دین
با برآمدن اردشیر بابکان و سلسله ساسانی در قرن سوم میلادی، تلاش گسترده ای برای احیای دین زرتشت و تثبیت آن به عنوان ستون فقرات حکومت آغاز شد. روحانیانی چون تنسر، که موبد اردشیر بود و نظام مذهبی را سازماندهی کرد، و کرتیر، که در دوره های بعدی نفوذ عظیمی پیدا کرد، نقش محوری در این سازماندهی ایفا کردند. کرتیر، موبد موبدان، با اقتدار تمام به شمایل شکنی (مخالفت با پرستش شمایل) و تقدیس آتش های مقدس پرداخت و تلاش کرد تا هرگونه انحراف از ارتدوکس زرتشتی را سرکوب کند. این دوره شاهد شکل گیری ساختار روحانیت منسجم و قدرتمندی بود که در اجرای مراسم دینی، نظارت بر معابد آتش و گسترش آموزه های زرتشت نقش داشت. آتشکده ها در سراسر امپراتوری گسترش یافتند و به مراکز مهم دینی و اجتماعی تبدیل شدند و نماد اقتدار دین رسمی بودند.
چالش های درونی و بیرونی
با وجود تثبیت دین، ساسانیان با چالش های متعددی مواجه بودند. کیش زروانی همچنان نفوذ خود را حفظ کرده بود و در برخی دوره ها مورد حمایت دربار قرار می گرفت، که این امر به ایجاد تنوع در تفسیرهای دینی می انجامید. ظهور دین های جدید مانند مانویت (توسط مانی در قرن سوم میلادی)، که ترکیبی از عناصر زرتشتی، مسیحی و بودایی را ارائه می داد و خود را «دین کامل» می خواند، و جنبش مزدک (در قرن پنجم میلادی)، که اصلاحات اجتماعی-دینی رادیکالی را پیشنهاد می کرد و به برابری اجتماعی، تقسیم ثروت و حتی اشتراک در برخی دارایی ها فرا می خواند، منجر به سرکوب های شدید از سوی موبدان زرتشتی شد. این چالش ها نشان دهنده پویایی و تکامل اندیشه های دینی در آن زمان بود و ساسانیان برای حفظ یکپارچگی مذهبی و سیاسی خود، با این جنبش ها به شدت برخورد کردند.
اوج گیری ادبیات پهلوی و اوستای مکتوب
دوره ساسانی شاهد تکمیل تدوین اوستای مکتوب و شکوفایی ادبیات پهلوی بود. متون پهلوی (فارسی میانه) مانند دینکرد، بندهشن، گزیده های زادسپرم، ارداویراف نامه و شایست ناشایست، تفاسیر و شرح های ارزشمندی بر متون اوستایی ارائه دادند و به غنای دانش دینی زرتشتی افزودند. این ادبیات ثانویه، درک عمیق تری از فلسفه دین زرتشت و باورهای آن را فراهم می کند و بسیاری از جزئیات مربوط به اساطیر، کیهان شناسی، اخلاق و آداب دینی زرتشتی را حفظ کرده است. این دوره اوج فعالیت های علمی و مذهبی بود که میراث مکتوب گرانبهایی از دین زرتشت را برای آیندگان به یادگار گذاشت و امکان مطالعه و پژوهش در این دین را در دوران های بعدی فراهم آورد.
بقا و پراکندگی زرتشتیان: از حمله اعراب تا دوران معاصر
سقوط ساسانیان و فتح ایران به دست اعراب مسلمان در قرن هفتم میلادی، نقطه عطفی در تاریخ دین زرتشتی بود. این رویداد، تغییرات عمیقی در وضعیت زرتشتیان ایجاد کرد و آن ها را از یک دین حکومتی به یک اقلیت دینی تبدیل نمود.
دوره خلفا و سقوط ساسانیان
با فتح ایران، دین زرتشت قدرت حکومتی خود را از دست داد و زرتشتیان به عنوان یک اقلیت دینی (معروف به گبران یا مجوس) شناخته شدند. طبق قوانین اسلامی، آن ها می توانستند با پرداخت جزیه (مالیات سرانه) و رعایت برخی محدودیت ها، دین خود را حفظ کنند. سیاست های نوکیشی به اسلام، در کنار مزایای اجتماعی و اقتصادی (مانند معافیت از جزیه و دستیابی به مناصب دولتی)، بسیاری از ایرانیان را به گرویدن به اسلام سوق داد. با این حال، گروه هایی از زرتشتیان به رغم فشارها و دشواری ها، به حفظ باورها و آداب دینی زرتشت خود ادامه دادند، عمدتاً در مناطقی مانند یزد و کرمان که به دلیل موقعیت جغرافیایی و مقاومت فرهنگی، توانستند هویت دینی خود را بهتر حفظ کنند. بویس با دقت به انگیزه ها و موانع نوکیشی و چگونگی تداوم حیات این دین می پردازد و داستان مقاومت فرهنگی و مذهبی آن ها را روایت می کند.
مهاجرت پارسیان به هند و بقای دین
در پی فشارهای فزاینده، گروه هایی از زرتشتیان از ایران مهاجرت کرده و در سواحل غربی هند، به ویژه در ایالت گجرات، ساکن شدند. این مهاجران که به پارسیان هند شهرت یافتند، توانستند دین و فرهنگ خود را در محیطی نسبتاً آرام تر و با آزادی های بیشتر حفظ کنند. جامعه پارسیان در هند، با حفظ دست نوشته ها و دانش دینی، نقش حیاتی در تداوم و انتقال آموزه های زرتشت ایفا کردند. آن ها با هوش و سخت کوشی خود، به ثروت و نفوذ اقتصادی دست یافتند و در شهرهایی مانند بمبئی به شکوفایی رسیدند، ضمن آنکه همواره به ریشه های ایرانی و دین زرتشت خود وفادار ماندند. این بخش از کتاب به وضعیت زرتشتیان در ایران و هند تا سده های اخیر و تلاش های آن ها برای بقا می پردازد و داستان مقاومت و تطبیق پذیری یک دین کهن را در برابر امواج تاریخ روایت می کند.
احیای دین در دوران معاصر
در سده های اخیر، با افزایش ارتباطات و تحولات جهانی، زرتشتیان هم در ایران و هم در هند، تلاش هایی را برای احیای هویت دینی و فرهنگی خود آغاز کردند. این تلاش ها شامل حفظ زبان اوستایی و پهلوی، بازسازی آتشکده ها، برگزاری آیین ها با شور و جدیت بیشتر و ترویج آموزه های زرتشت در میان نسل های جوان بود. سازمان های زرتشتی در سراسر جهان برای حفظ میراث فرهنگی و دینی خود فعال شده اند و به ترویج ارزش های زرتشتی مانند حفاظت از محیط زیست، صلح و برابری می پردازند. بویس به این بخش از بقا و احیای دین زرتشتی نیز اشاره می کند و نشان می دهد که چگونه یک دین کهن توانسته در برابر موج های تاریخ مقاومت کرده و هویت خود را در دنیای مدرن حفظ کند و همچنان به عنوان یک نیروی فعال فرهنگی و معنوی به حیات خود ادامه دهد.
تأثیر و میراث دین زرتشت بر تمدن جهانی
یکی از بخش های مهمی که مری بویس در کتاب خود برجسته می کند، تأثیر زرتشت بر ادیان دیگر و تمدن جهانی است. این تاثیرات نه تنها در سطح اعتقادی، بلکه در ابعاد فرهنگی و فلسفی نیز قابل مشاهده است و نشان دهنده عمق و گستردگی نفوذ این دین کهن در طول تاریخ بشری است.
تأثیر بر ادیان ابراهیمی
مفاهیم متعددی در دین زرتشت وجود دارند که شباهت های قابل توجهی با ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) دارند. این شباهت ها موضوع پژوهش های گسترده ای بوده اند و بویس به تفصیل به آن ها می پردازد. از جمله این مفاهیم می توان به:
- ظهور منجی: اعتقاد به سوشیانت (موعود زرتشتی) که در پایان جهان برای برقراری عدالت و نیکی ظهور خواهد کرد و جهان را به سوی فرشکرد (بازسازی نهایی) هدایت می کند.
- بهشت و دوزخ: مفاهیم مجازات و پاداش اخروی بر اساس اعمال انسان در این جهان، که پس از مرگ سرنوشت او را رقم می زنند.
- رستاخیز مردگان و داوری نهایی: باور به بیدار شدن مردگان در پایان تاریخ و حسابرسی از اعمالشان توسط اهورامزدا و ایزدان، که سرنوشت ابدی ارواح را مشخص می کند.
- نبرد خیر و شر: تقابل نیروهای اهورایی و اهریمنی که در ادیان ابراهیمی به صورت نبرد خدا و شیطان یا نیروهای الهی و اهریمنی نمود می یابد و بر اساس آن انسان باید یکی از دو راه را برگزیند.
- فرشتگان و شیاطین: وجود موجودات آسمانی یا اهریمنی که در خدمت نیکی یا بدی هستند و در جهان بینی این ادیان نقش ایفا می کنند.
- انتقال دانش از طریق وحی: باور به رسالت پیامبران و دریافت کلام الهی که به انسان ها راه درست زندگی را نشان می دهد و مبنای کتب مقدس را تشکیل می دهد.
بویس با شواهد تاریخی و متنی نشان می دهد که چگونه این ایده ها از طریق تماس های فرهنگی و تاریخی، به ویژه در دوران هخامنشی و سلوکی، به یهودیت راه یافتند و سپس در مسیحیت و اسلام نیز منعکس شدند و به غنای الهیات این ادیان افزودند و به درک مشترکی از مفاهیم بنیادین منجر شدند.
تأثیر بر هویت فرهنگی ایران
دین زرتشت فراتر از یک سیستم اعتقادی، نقش بنیادینی در شکل گیری هویت فرهنگی ایران ایفا کرده است. بسیاری از جشن ها، آداب و رسوم ایرانی مانند نوروز (جشن آغاز سال نو و رستاخیز طبیعت)، چهارشنبه سوری (جشن آتش و پاکی) و سده (جشن کشف آتش)، ریشه های زرتشتی دارند و هنوز هم با شکوه تمام برگزار می شوند و جزئی جدایی ناپذیر از فرهنگ ایرانی هستند. اخلاق زرتشتی که بر سه اصل اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک استوار است، در طول هزاران سال در تار و پود فرهنگ ایرانی تنیده شده و به عنوان یک معیار اخلاقی و ارزشی باقی مانده است. این دین، حتی پس از اسلام، به عنوان یک لایه زیرین و تأثیرگذار در فرهنگ ایرانی عمل کرده و به حفظ پیوستگی تاریخی و فرهنگی ایران کمک شایانی نموده است و به عنوان نمادی از هویت باستانی و ریشه دار ایرانی شناخته می شود.
جمع بندی: ارزش ماندگار کتاب مری بویس و دعوت به تأمل
کتاب «زردشتیان: باورها و آداب دینی آن ها» از مری بویس، یک اثر بی بدیل در شناخت دین زرتشت است. این کتاب با رویکردی تاریخی و تحلیلی، توانسته است تصویری جامع و دقیق از این آیین کهن، از خاستگاه های اولیه تا دوران معاصر، ارائه دهد. بویس با برجسته کردن تحولات، چالش ها و پایداری این دین در طول تاریخ، نه تنها به غنای دانش ایران شناسی کمک شایانی کرده، بلکه به درک عمیق تر از تعامل دین و تمدن بشری نیز رهنمون شده است.
این خلاصه کتاب زردشتیان: باورها و آداب دینی آن ها ( نویسنده مری بویس )، هرچند تلاش می کند تا بینش های کلیدی اثر را بازتاب دهد، اما تنها دروازه ای به سوی دنیای غنی و پربار کتاب اصلی است. مطالعه کامل این اثر، برای هر دانشجو، پژوهشگر و علاقه مند به تاریخ ادیان و فرهنگ ایران، تجربه ای روشنگرانه و ضروری خواهد بود. اهمیت دین زرتشت در درک سیر تحول اندیشه های دینی، تأثیر آن بر ادیان بزرگ جهان و نقش بی بدیلش در شکل گیری هویت ایرانی، انکارناپذیر است و این کتاب، چراغ راهی برای کشف این دنیای کهن و پررمز و راز است. بویس با این اثر نه تنها تاریخ یک دین، بلکه تاریخ یک فرهنگ و تمدن را روایت می کند و به خوانندگان امکان می دهد تا عمق و گستردگی میراث زرتشتی را درک کنند و اهمیت آن را در چشم انداز جهانی ادیان و فرهنگ ها دریابند.