خلاصه کتاب سرالفتوح ناظر بر پرواز روح ( نویسنده سید محمدحسین حسینی طهرانی )

خلاصه کتاب سرالفتوح ناظر بر پرواز روح ( نویسنده سید محمدحسین حسینی طهرانی )

خلاصه کتاب سرالفتوح ناظر بر پرواز روح ( نویسنده سید محمدحسین حسینی طهرانی )

کتاب «سرالفتوح ناظر بر پرواز روح» اثر علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی، نقدی عمیق و جامع بر کتاب «پرواز روح» سید حسن ابطحی است که ضمن بررسی دیدگاه های عرفانی و فلسفی، مسیر صحیح سیر و سلوک الی الله را تبیین می کند. این اثر گران سنگ، مرزهای عرفان اصیل شیعی را از مسیرهای انحرافی روشن ساخته و به عنوان یک متن مرجع در فهم ضرورت استاد، جایگاه فلسفه و غایت سیر عرفانی شناخته می شود.

علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی، از مفاخر علمی و عرفانی معاصر، در این کتاب نه تنها به نقادی صرف نمی پردازد، بلکه مبانی نظری و عملی عرفان اسلامی را بر اساس آیات قرآن کریم، روایات اهل بیت (علیهم السلام) و حکمت متعالیه استحکام می بخشد. «سرالفتوح» به خواننده کمک می کند تا با نگاهی تحلیلی و مستدل، به درکی عمیق از مباحث پیچیده عرفانی دست یابد و جایگاه واقعی این علم را در منظومه معارف اسلامی بشناسد. این مقاله به خلاصه، تحلیل و بررسی ابعاد مختلف این کتاب ارزشمند می پردازد.

مقدمه: سرالفتوح؛ چرا و چگونه؟

در میان آثار سترگ و پرشمار علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی، کتاب «سرالفتوح ناظر بر پرواز روح» جایگاه ویژه ای دارد. این اثر، نه صرفاً یک شرح یا تقریر، بلکه یک «نقد تحلیلی» است که از بطن ضرورت دفاع از مبانی اصیل عرفان نظری و عملی شیعه برخاسته است. هدف اصلی علامه طهرانی از نگارش این کتاب، پاسخ به برخی انحرافات و کج فهمی هایی بود که در آن زمان در حوزه عرفان و سیر و سلوک، به ویژه از طریق کتاب «پرواز روح» اثر سید حسن ابطحی، مطرح شده بود.

کتاب «پرواز روح» به دلیل محتوای خود، بحث ها و انتقاداتی را در میان حوزویان و اساتید عرفان برانگیخت. علامه طهرانی، با درک عمیق از اهمیت و حساسیت مباحث عرفانی، وظیفه خود دانست که با قلمی علمی و دقیق، نه تنها نقاط ضعف و اشکالات «پرواز روح» را آشکار سازد، بلکه به عنوان یک عالم متخصص و فقیه برجسته، مسیر صحیح عرفان و حکمت اسلامی را تبیین نماید. بنابراین، «سرالفتوح» صرفاً یک واکنش سلبی نیست، بلکه یک تلاش ایجابی برای روشنگری، استحکام بخشی به مبانی فکری و هدایت سالکان الی الله به سوی حقیقت توحید و ولایت است.

اهمیت «سرالفتوح» در آن است که فراتر از یک نقد عادی، به مثابه یک مرجع آموزشی و تبیینی عمل می کند. این کتاب، معیارهایی برای تشخیص عرفان حقیقی از مدعیان دروغین ارائه می دهد و نقش حیاتی «استاد کامل» و «فلسفه و برهان» را در مسیر سلوک روشن می سازد. در واقع، علامه طهرانی با این اثر، پرچمی برای پاسداری از اصالت عرفان شیعی در برابر آسیب ها و تحریفات برافراشته است.

نگاهی به زندگی و اندیشه های علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی (ره)

برای درک عمیق تر اثر «سرالفتوح»، آشنایی با شخصیت و مکتب فکری نویسنده آن، علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی (۱۲۸۵-۱۳۷۴ شمسی)، ضروری است. علامه طهرانی فقیه، فیلسوف، عارف و از برجسته ترین شاگردان علامه سید محمدحسین طباطبایی و سید هاشم حداد بود. او بخش قابل توجهی از عمر پربرکت خود را صرف تحصیل علوم اسلامی در نجف اشرف و قم، و سپس نشر معارف الهی و تربیت شاگردان نمود.

ایشان پس از تحصیلات مقدماتی در مشهد، راهی قم شد و از محضر بزرگانی چون آیت الله العظمی بروجردی و علامه طباطبایی بهره برد. سپس برای تکمیل مبانی فقهی و اصولی به نجف هجرت کرد و از درس آیت الله العظمی خوئی و سید هاشم حداد (شاگرد سید علی قاضی طباطبایی در عرفان عملی) استفاده های فراوانی برد. بازگشت به ایران و تاسیس مکتب فکری ویژه خود، نقطه عطفی در حیات علمی و عرفانی ایشان بود.

مکتب علامه طهرانی بر پایه های سه گانه «قرآن و سنت»، «فلسفه و برهان» و «عرفان عملی و شهود» بنا شده است. ایشان بر این باور بود که این سه ساحت معرفتی، نه تنها با هم ناسازگار نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند و بدون تلفیق آن ها، درک جامع و عمیق از معارف الهی ممکن نخواهد بود. همین دیدگاه جامع نگر، او را قادر ساخت تا با تسلطی بی نظیر، به نقد و تبیین مباحث عرفانی بپردازد.

از دیگر آثار مهم علامه طهرانی می توان به مجموعه های چند جلدی امام شناسی، الله شناسی، معادشناسی و نور ملکوت قرآن اشاره کرد که هر یک به تفصیل، ابعاد گوناگون معارف اسلامی را از منظر حکمی و عرفانی تبیین می کنند. این آثار، تصویر کاملی از نظام فکری ایشان ارائه می دهند که «سرالفتوح» نیز در همین چارچوب فکری، به نقد و تحلیل یک کتاب عرفانی می پردازد.

سرالفتوح؛ نقد و تبیین در بستر عرفان اصیل

کتاب «سرالفتوح ناظر بر پرواز روح» به طور خاص، نقدی علمی و دقیق بر کتاب «پرواز روح» نوشته سید حسن ابطحی است. سید حسن ابطحی در کتاب خود، مباحثی را مطرح کرده بود که از دیدگاه علامه طهرانی، با اصول و مبانی عرفان اصیل اسلامی و حکمت متعالیه ناسازگار بود. این نقد، صرفاً یک جدال کلامی یا شخصی نبود، بلکه دفاعی عالمانه از مرزهای فکری و معنوی تشیع محسوب می شد.

کتاب «پرواز روح» به طور خلاصه، بر محورهای زیر استوار بود که مورد نقد علامه طهرانی قرار گرفت:

  • انکار ضرورت استاد و راهنما در سیر و سلوک عرفانی.
  • انتقاد و بعضاً رد دانش فلسفه و حکمت و بی ارزش دانستن آن در مسیر عرفان.
  • محدود کردن غایت سیر و سلوک به شناخت حضرت ولی عصر (عج) و ائمه معصومین (علیهم السلام).

علامه طهرانی با نگارش «سرالفتوح»، نه تنها به طور منطقی و مستدل به این ادعاها پاسخ گفت، بلکه فرصتی را برای تبیین صحیح و جامع مبانی عرفان و حکمت اسلامی فراهم آورد. ایشان نشان دادند که چگونه انکار استاد، به گمراهی سالک می انجامد؛ چگونه نفی فلسفه، انسان را از ابزارهای عقلی در فهم حقایق محروم می کند؛ و چگونه محدود کردن غایت سیر به شناخت اولیاء، هرچند مهم، از وصول به توحید حقیقی و مقام ذات الهی باز می دارد.

«سرالفتوح» به این جهت اهمیت دارد که نه فقط به عنوان یک نقد، بلکه به مثابه یک اثر آموزشی و تبیینی در حوزه عرفان عملی و نظری، برای سالکان و پژوهشگران، چراغ راهی برای تمیز حق از باطل و حرکت در مسیر صحیح معنویت است. علامه طهرانی در این کتاب، با ارجاع به آیات و روایات و همچنین بهره گیری از براهین فلسفی، نشان می دهد که عرفان حقیقی ریشه در عقل و نقل دارد و به هیچ وجه با این دو در تعارض نیست.

خلاصه فصول و محورهای کلیدی نقد در سرالفتوح

علامه طهرانی در «سرالفتوح» به سه محور اصلی کتاب «پرواز روح» نقد وارد می کند که هر یک از اهمیت بنیادینی در عرفان اسلامی برخوردارند:

محور اول: ضرورت استاد کامل در سیر و سلوک

یکی از اصلی ترین مباحثی که در کتاب «پرواز روح» مطرح شده بود، انکار لزوم و ضرورت استاد و مرشد در مسیر سیر و سلوک عرفانی بود. این دیدگاه، مدعی بود که انسان می تواند صرفاً با اتکا به خود و کتاب های عرفانی، راه تهذیب نفس را بپیماید و نیازی به راهنمای زنده و کامل ندارد.

علامه طهرانی به شدت با این نظریه مخالفت کرده و آن را خطری بزرگ برای سالکان و موجب گمراهی می داند. ایشان دلایل عقلی و نقلی متعددی را برای اثبات ضرورت استاد کامل ارائه می دهد:

  • دلایل نقلی: آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) بر اهمیت تعلیم و تربیت توسط هادیان الهی تاکید دارند. انبیاء و اولیاء الهی همگی واسطه فیض و هدایت بوده اند و انسان ها برای رسیدن به کمال، نیازمند راهبری آنان هستند. همچنین، سیره عرفای بزرگ اسلامی همواره بر وجود استاد و مربی دلالت دارد.
  • دلایل عقلی: مسیر سیر و سلوک، راهی پرخطر و ناشناخته است که مملو از دام ها و اشتباهات نفسانی و شیطانی است. همان طور که برای یادگیری هر علم و فنی، به استادی حاذق نیاز است، پیمودن این راه دشوار نیز نیازمند راهنمایی است که خود این راه را پیموده و از فراز و نشیب های آن آگاه باشد. استاد کامل، سالک را از توهمات، انحرافات و توقف در مقامات میانی نجات می دهد و او را به سوی غایت حقیقی رهنمون می شود. سیر بدون استاد، به مانند سفر در بیابانی ناشناخته بدون راهنماست که نتیجه ای جز گمراهی و هلاکت ندارد.

علامه طهرانی معتقد است که استاد، تنها معلم نیست، بلکه یک «مربی» است که با توجه به استعدادها و مشکلات روحی و عملی سالک، برنامه و دستورالعمل های خاص را ارائه می دهد. این راهنمایی، فراتر از معلومات صرف است و به حوزه تربیت و تهذیب نفس می پردازد.

محور دوم: جایگاه و ارزش حکمت و فلسفه در عرفان اسلامی

نقد دیگر «سرالفتوح» بر رویکرد سلبی نسبت به فلسفه و حکمت است که در برخی مکاتب و افراد دیده می شود. کتاب «پرواز روح» و برخی دیگر، فلسفه را مانع راه سلوک یا حتی مضر تلقی می کردند و با عقل و برهان به مخالفت برمی خاستند. این دیدگاه معتقد بود که عرفان تنها از طریق شهود و کشف حاصل می شود و نیازی به براهین عقلی و مباحث فلسفی ندارد.

علامه طهرانی با تاکید بر پیوند ناگسستنی عرفان، فلسفه و کلام، این رویکرد را مورد نقد قرار می دهد. ایشان بیان می کند که حکمت و فلسفه، ابزاری قدرتمند برای فهم عمیق معارف الهی و تمیز حق از باطل است. توحید نظری، معاد و بسیاری از مبانی عرفانی، بدون پشتوانه براهین عقلی و فلسفی، در معرض خطا و شبهه قرار می گیرند. در واقع، فلسفه به منزله یک چراغ روشن کننده است که راه را برای حرکت عرفانی روشن می کند و از افتادن سالک در ورطه کج فهمی ها و خرافات جلوگیری می نماید.

ایشان با ارجاع به قرآن و روایات، نشان می دهد که در متون دینی، همواره بر تعقل، تفکر و تدبر تاکید شده است. بسیاری از فقها و علمای بزرگ شیعه، مانند شیخ اشراق سهروردی، ملاصدرا شیرازی، و علامه طباطبایی، خود در اوج فقاهت و عرفان، از برجسته ترین فلاسفه اسلامی نیز بوده اند. این امر نشان می دهد که هیچ تضادی میان این علوم وجود ندارد؛ بلکه در مکتب تشیع، عقل و برهان، مکمل وحی و شهود هستند و هر سه با هم، حقیقت را آشکار می کنند.

علامه طهرانی تاکید می کنند که «فهم قرآن با عقل و برهان» امکان پذیر است و کسی که از براهین عقلی بی نیاز شود، خود را از درک عمیق استدلال های عقلی موجود در روایات اهل بیت (علیهم السلام) نیز محروم می سازد.

محور سوم: غایت و نهایت سیر انسانی در عرفان

یکی دیگر از انتقادات محوری علامه طهرانی به کتاب «پرواز روح»، محدود کردن غایت سیر و سلوک به شناخت و تقرب به حضرت ولی عصر (عج) و ائمه معصومین (علیهم السلام) بود. در حالی که شناخت و محبت اولیاء الهی از ارکان مهم عرفان شیعی است، اما نباید آن را نهایت غایت سیر انسانی دانست.

علامه طهرانی در تبیین دیدگاه جامع خود، بیان می کند که نهایت سیر و سلوک، وصول به مقام ذات الهی و توحید حقیقی است. انسان در مسیر عرفان، از کثرات عبور کرده و به سوی وحدت مطلق الهی حرکت می کند. شناخت اولیاء الهی، به عنوان واسطه فیض، مظاهر اسماء و صفات الهی و هادیان طریق، جزء لاینفک و ضروری این مسیر است، اما خود غایت نهایی نیستند؛ بلکه ایشان راهنما و پل ارتباطی برای رسیدن به ذات لایزال الهی هستند.

تفاوت در این است که غایت نهایی، خود خداوند متعال است و شناخت و تقرب به اولیاء، طریق و وسیله ای برای رسیدن به این غایت بزرگ است. نادیده گرفتن این نکته، ممکن است به حبس سالک در مقام واسطه و محرومیت از وصول به حقیقت توحید منجر شود. علامه طهرانی با این تبیین، افق های وسیع تری را برای سالک می گشاید و هدف را مقام فنای فی الله و بقای بالله می داند.

اشارات به حاج ملا آقاجان زنجانی

در کتاب «سرالفتوح»، علامه طهرانی به شخصیت حاج ملا آقاجان زنجانی نیز اشاره می کند. حاج ملا آقاجان زنجانی از عارفان زمان خود بود و سید حسن ابطحی در کتاب «پرواز روح» به شرح احوال و کرامات او پرداخته بود. علامه طهرانی ضمن احترام به مقام معنوی ایشان، در بخش هایی از کتاب، به برخی نکات و مطالب نقل شده از ایشان یا درباره ایشان که در «پرواز روح» آمده بود، با دقت نظر علمی برخورد می کند.

ایشان برخی اشتباهات یا کج فهمی هایی که در پاسخ های منسوب به حاج ملا آقاجان به شاگردان مرحوم سید علی قاضی مطرح شده بود را بررسی و تبیین می کند. این اشارات، نه به معنای نفی مقام معنوی حاج ملا آقاجان است، بلکه در راستای تصحیح مسیر عرفانی و رفع شبهات، از دیدگاه یک فقیه و عارف بصیر انجام شده است. هدف، همواره برجسته کردن حقیقت و زدودن غبار از آموزه های اصیل عرفانی است.

آموزه های کلیدی و پیام های ماندگار سرالفتوح

«سرالفتوح ناظر بر پرواز روح» فراتر از یک نقد، گنجینه ای از آموزه های عمیق عرفانی و فلسفی است که می تواند راهگشای سالکان و پژوهشگران باشد. از جمله مهمترین پیام های این کتاب می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • معرفت نفس به عنوان طریق معرفت رب: علامه طهرانی بار دیگر بر اصل مهم «من عرف نفسه فقد عرف ربه» تاکید می کند. ایشان معرفت نفس را نه فقط یک شعار، بلکه مسیری عملی برای شناخت حقایق هستی و وصول به توحید می داند. سیر در آفاق و انفس، راهی است برای رسیدن به معرفت کامل.
  • معنای حقیقی کمال انسانی و مراتب آن: کتاب «سرالفتوح» به خوبی روشن می سازد که کمال انسانی در انحصار یک جنبه خاص نیست، بلکه در برگیرنده کمالات عقلی، شهودی و عملی است. این کمال، مراحلی دارد و غایت آن، فنای در ذات الهی و تخلق به اخلاق الله است.
  • مفهوم جامع توحید و ولایت: علامه طهرانی در آثار خود و در «سرالفتوح»، مفهوم توحید را به صورت جامع و عمیق، از توحید ذاتی تا توحید افعالی، تبیین می کند. ولایت نیز در این منظومه، به عنوان ولایت الهیه و ولایت اولیاء به عنوان مظاهر ولایت الهی مطرح می شود. ولایت، نه تنها طریق، بلکه مظهر و مرآت توحید است.
  • اهمیت تفکر، تعقل و برهان در کنار کشف و شهود: یکی از مهمترین آموزه های «سرالفتوح»، پرهیز از افراط و تفریط در حوزه معرفت است. این کتاب، بر ضرورت تعادل میان عقل و شهود تاکید می کند. تفکر و برهان، مبانی نظری را استحکام می بخشد و از انحرافات جلوگیری می کند، در حالی که کشف و شهود، حقایق را به صورت حضوری در می یابد. هیچ یک بدون دیگری، به کمال خود نمی رسد.

این آموزه ها، چارچوبی محکم برای فهم عرفان اصیل شیعی ارائه می دهند و به سالکان کمک می کنند تا با بصیرت کامل در مسیر معنویت گام بردارند.

سبک نگارش و ویژگی های ساختاری سرالفتوح

«سرالفتوح ناظر بر پرواز روح» با قلمی تخصصی، استدلالی و عمیق نگاشته شده است. علامه طهرانی، با تسلطی مثال زدنی بر مبانی فقهی، اصولی، فلسفی و عرفانی، اثری خلق کرده که نیازمند دقت و تأمل فراوان خواننده است. ویژگی های سبک نگارش و ساختار این کتاب عبارتند از:

  • قلم تخصصی و استدلالی: متن سرشار از براهین عقلی، استنادات قرآنی و روایی است. علامه طهرانی در نقد خود، همواره از روش جدلی احسن استفاده می کند و با منطق قوی، دیدگاه های مخالف را به چالش می کشد. این شیوه نگارش، خواننده را به تفکر عمیق وادار می سازد.
  • استفاده از اصطلاحات خاص: به دلیل ماهیت عرفانی و فلسفی مباحث، در این کتاب اصطلاحات تخصصی این علوم به کرات به کار رفته است. این امر ممکن است برای خوانندگان غیرمتخصص در ابتدای امر دشوار به نظر برسد، اما مطالعه با دقت و حوصله، کلید فهم این اصطلاحات و درک عمق مطالب است. واژگان عربی و عبارات دقیق فلسفی و عرفانی، جزئی جدایی ناپذیر از این اثر محسوب می شوند.
  • نقش و اهمیت تعلیقات فرزند علامه: یکی از برجسته ترین ویژگی های «سرالفتوح» در چاپ های پس از علامه، تعلیقات ارزشمند فرزند ارشد ایشان، سید محمدصادق حسینی طهرانی (که در زمان حیات خود علامه نیز در ویرایش و تهذیب کتب پدر نقش داشتند)، است. این تعلیقات، به منزله یک راهنمای روشنگر، ابهامات متن را برطرف کرده، اصطلاحات دشوار را توضیح داده، و با افزودن منابع و ارجاعات، به فهم عمیق تر مباحث کمک شایانی می کند. وجود این تعلیقات، مطالعه کتاب را برای طیف وسیع تری از مخاطبان تسهیل کرده و ارزش علمی آن را دوچندان ساخته است.

در مجموع، «سرالفتوح» کتابی است که برای مطالعه آن، علاوه بر علاقه، نیاز به پیش زمینه مطالعاتی در علوم اسلامی و صبر و دقت دارد. اما دستاوردهای حاصل از مطالعه آن، به حق، بسیار ارزشمند و روشنگرانه خواهد بود.

تاثیرگذاری و جایگاه سرالفتوح در جهان اسلام

کتاب «سرالفتوح ناظر بر پرواز روح» به دلیل عمق محتوایی، قوت استدلالی و اهمیت موضوعات مطرح شده، تاثیر قابل توجهی در محافل علمی، حوزوی و دانشگاهی جهان اسلام داشته است. این اثر، صرفاً یک جدال فکری محدود به زمان خود نیست، بلکه به عنوان یک متن مرجع در مباحث عرفانی و فلسفی شیعه، همچنان مورد توجه و بحث قرار می گیرد.

تاثیرگذاری این کتاب را می توان در چند بعد بررسی کرد:

  • تبیین و تحکیم مبانی عرفان اصیل شیعی: «سرالفتوح» با ارائه استدلال های محکم، مبانی صحیح عرفان شیعی را از انحرافات تمیز داده و آن ها را تحکیم بخشیده است. این امر به ویژه برای سالکان و طلاب علوم دینی که در معرض برداشت های گوناگون از عرفان قرار دارند، بسیار حائز اهمیت است.
  • پاسخ به شبهات و کج فهمی ها: این کتاب به عنوان یک الگو برای پاسخگویی علمی و روشمند به شبهات مطرح شده در حوزه عرفان و فلسفه عمل می کند. علامه طهرانی نشان می دهد که چگونه می توان با استفاده از عقل، نقل و شهود، به دفاع از حقایق پرداخت.
  • افزایش بصیرت در شناخت استاد و مرشد: با تاکید بر ضرورت استاد کامل و تشریح ویژگی های آن، «سرالفتوح» به مخاطبان کمک می کند تا در انتخاب مرشد و هادی در مسیر سلوک، با بصیرت و دقت بیشتری عمل کنند و از افتادن در دام مدعیان دروغین در امان بمانند.
  • اهمیت بخشی به فلسفه و کلام در کنار عرفان: این اثر به درستی جایگاه فلسفه و کلام را در فهم حقایق الهی نشان می دهد و با نقد دیدگاه های ضد فلسفه، به ترویج رویکرد جامع نگر در علوم اسلامی کمک می کند.

کتاب «سرالفتوح» به عنوان یکی از آثار کلیدی در مکتب فکری علامه طهرانی، به فهم دقیق تر دیدگاه های این عالم ربانی نیز کمک می کند و راه را برای مطالعات عمیق تر در سایر آثار ایشان هموار می سازد. از این رو، مطالعه آن برای هر پژوهشگر و سالک جدی در مسیر معارف اسلامی، ضروری به نظر می رسد.

این کتاب با قلمی تخصصی و دقیق، مرزهای عرفان حقیقی را از عرفان های سطحی و انحرافی تفکیک می کند و به عنوان سندی معتبر در دفاع از اصالت عرفان شیعی محسوب می شود.

نتیجه گیری: چرا مطالعه سرالفتوح ضروری است؟

«سرالفتوح ناظر بر پرواز روح» نه تنها نقدی بر یک کتاب خاص، بلکه تبیینی جامع از مبانی عرفان اصیل اسلامی بر پایه عقل، نقل و شهود است. این اثر سترگ علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی، با نگاهی عمیق و استدلالی، سه ستون اصلی عرفان – یعنی ضرورت استاد، جایگاه فلسفه و غایت سیر – را به روشنی تبیین می کند و در برابر کج فهمی ها و انحرافات ایستادگی می نماید.

مطالعه «سرالفتوح» برای هر علاقه مند به معارف اسلامی، به ویژه دانشجویان و پژوهشگران عرفان، فلسفه، کلام و فقه، سالکان طریق حق، و حتی خوانندگان عمومی که به دنبال درک عمیق تر از مبانی دین و معنویت هستند، بسیار ضروری است. این کتاب نه تنها راه را از بیراهه تمیز می دهد، بلکه بصیرتی عمیق در فهم حقایق توحید و ولایت می بخشد و انسان را به تفکر و تدبر در آموزه های اصیل اسلامی دعوت می کند.

با مطالعه این کتاب ارزشمند، می توان به درکی منسجم و مستدل از مکتب عرفانی-فلسفی علامه طهرانی دست یافت و از آن برای تعمیق بخشیدن به فهم خود از حقیقت هستی و مسیر کمال انسانی بهره برد. «سرالفتوح» به راستی دریچه ای است به سوی فتوحات روحی و معنوی، مشروط بر آنکه با دقت و تامل کافی مورد مطالعه قرار گیرد و مفاهیم بلند آن به درستی درک شوند. این اثر، میراثی ماندگار از یک عالم ربانی است که برای هدایت نسل ها نگاشته شده است و سزاوار است که مورد توجه و تدقیق قرار گیرد.