پهپادهای عجیبی که ۷۰ سال پیش شاهد انفجار اتمی بودند/ عکس

غزال زیاری: عملیات آغاز شد؛ انفجار دوباره، این بار در زیر آب در بیکینی آتول، سایتی که در برهه‌ای از زمان حسابی تاریخ‌ساز شده بود. غیرممکن است بتوانید چشمانتان را بر روی انفجار تسلیحات هسته‌ای ببندید. این پنجمین انفجار هسته‌ای در تاریخ بشریت بود. شاید از دور ابر قارچی آن چندان بزرگ به چشم نمی‌آمد و در اعماق سفید و خشمگین دریا ناپدید شده بود ولی یک انفجار هسته‌ای چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت.

Screenshot_2023-10-17-10-44-40-608_com.mi.globalbrowser.jpg

عملیات چهارراه در بیکینی آتول

در جولای سال ۱۹۴۶، آمریکا در ماموریتی که “عملیات چهارراه” نام داشت، دو بمب هسته‌ای را در بیکینی آتول منفجر کرد. اولین بمب هسته‌ای در هوا منفجر شد و دومی در زیر آب و البته با خطرات زیادی نیز همراه بود. این دو عملیات، اولین آزمایش‌های تسلیحات هسته‌ای از زمان آزمایش پروژه ترینیتی در منهتن در جولای سال ۱۹۴۵و اولین انفجار پس از ویرانی ناگازاکی در آگوست سال ۱۹۴۵ به شمار می‌رفت و برای انجام آن یک گروه ضربت با بیش از ۴۲ هزار پرسنل، ۲۵۰ کشتی و ۱۵۰ هواپیما مشارکت داشتند و تست‌ها را تنظیم، اجرا، مشاهده، ضبط و آنالیز می‌کردند.

اما در شرایطی که انفجار و تشعشعات آن برای انسان بسیار خطرناک است، چطور می‌توان یک آزمایش هسته‌ای را مشاهده کرد؟ جواب سوال، استفاده از هواپیمای بدون سرنشین بود.

تصاویر خبری ارائه شده از این آزمایش، به تصویری از یک هواپیمای جنگنده تک موتوره که از میان ابر قارچ رادیواکتیو عبور کرده بود، خلاصه می‌شد؛ اما این هواپیما، یک هواپیمای معمولی نبود؛ بلکه یک هواپیمای بدون خلبان بود و لازم به ذکر است که تنها هواپیمایی نبود که در جریان این آزمایشات مورد استفاده قرار گرفت.

در آن زمان ناوگانی از هواپیماهای بدون خلبان Grumman Hellcats و Boeing B-۱۷ Flying Fortresses مشغول انجام ماموریت بودند. به این هواپیماهای جنگی جدید، مجموعه‌ای از ابزارهایی که به‌صورت رادیویی کنترل می‌شدند اضافه شده بود و هواپیماهای B۱۷ به دوربین‌های تلویزیونی پهپادی نیز مجهز بود که به خلبان این امکان را می‌داد تا هواپیما را از یک هواپیمای کنترل در نزدیک و یا از یک کامیون روی زمین به پرواز در بیاورد.

بمب‌ها و تفنگ‌ها جای خود را به ابزارهایی مثل اسکوپ هوا و کیسه‌های جمع‌آوری، جعبه‌های فیلتر، شمارشگرهای گایگر، دوربین‌هایی با قابلیت کنترل رادیویی، تله‌مترها و ابزارهای ضبط الکترونیکی داده بودند تا بدین ترتیب کارشناسان بتوانند میزان رادیواکتیویته ابر قارچی و تاثیر انفجار بر روی خود هواپیما را اندازه‌گیری کنند.

در اولین آزمایش عمومی، هواپیمای بدون خلبان باید خطرناک‌ترین پرواز را انجام می‌داد و می‌بایست از میان ابر قارچی ایجاد شده در اثر انفجار هسته‌ای عبور می‌کرد.

Screenshot_2023-10-17-10-44-49-437_com.mi.globalbrowser.jpg

اولین سلاح پرنده بی‌سرنشین

نیکلا تسلا، دانشمند سرشناس و اچ جی ولز، پیشگام داستان‌های علمی تخیلی، قبل از جنگ جهانی اول، سلاح‌های پرنده با قابلیت کنترل رادیویی را تصور و طراحی کرده بودند.

در سال ۱۹۱۷ و زمانی که بریتانیا اولین هواپیمای بدون خلبان را به پرواز در آورد، تصورات آنها یک گام به واقعیت نزدیک‌تر شد. این هواپیما که “هدف هوایی” نام گرفته بود، یک هواپیمای آزمایشی شبیه به حشره و با کنترل رادیویی بود که توسط دی هاویلند هواپیماساز مشهور طراحی شده بود. لازم به ذکر است که آمریکایی‌ها هم یک سال بعد، یک اژدر هوایی به نام “Kettering Bug” را مورد آزمایش قرار دادند. وسیله‌ای شبیه به دو هواپیما که با استفاده از یک ژیروسکوپ به سمت اهدافی تا ۱۲۱ کیلومتری به پرواز در می‌آمد.

بیشتر بخوانید:

راجر کانر، متصدی دپارتمان هوانوردی موزه ملی هوا فضای اسمیتسونیان، در این باره گفته:«در سال‌های ۱۸۹۹ تا ۱۹۰۰، بحث‌هایی درباره این ایده که یک هواپیما می‌تواند با امواج رادیویی هدایت شده و تبدیل به یک سلاح شود، مطرح شده بود و در جنگ جهانی اول، تقریبا تمام قدرت‌های متخاصم برای انجام این کار، تلاش و سرمایه‌گذاری بزرگی انجام دادند.»

اگرچه نه “هدف هوایی” و نه “Kettering Bug” در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار نگرفتند، اما این تلاش‌ها برای رشد این تکنولوژی را متوقف نکرد.

در پانزدهم سپتامبر ۱۹۲۴ بود که برای اولین بار در تاریخ آمریکا، یک هواپیما با کنترل از راه دور به پرواز در آمد و مانور داد و بدون آنکه یک نیروی انسانی و خلبان در آن مستقر باشد، به سلامت فرود آمد. یازده سال بعد، انگلیسی‌ها، DH.۸۲B Queen Bee را براساس هواپیمای آموزشی Tiger Moth و با استفاده از شیوه کنترل از راه دور به پرواز در آوردند که این در واقع یک هواپیمای Tiger Moth بدون خلبان بود و بیش از ۴۰۰ تا از این هواپیماها تا سال ۱۹۴۳ ساخته شد.

Screenshot_2023-10-17-10-44-28-245_com.mi.globalbrowser.jpg

نیروی هوایی ارتش آمریکا (USAAF) و نیروی دریایی این کشور، با الهام گرفتن از موفقیت بریتانیایی‌ها، هواپیماهای بدون سرنشین هدف را توسعه دادند: نیروی هوایی از هواپیماهای کوچکتری بهره برد و نیروی دریایی به سراغ جنگنده‌های دوباله و منسوخ شده بوئینگ رفت. در جنگ جهانی دوم، آنها این ایده را در بمب‌افکن‌های بزرگ و چند موتوره و همچنین پهپادهای کوچک تهاجمی نیز به کار گرفتند.

در ابتدای این برنامه‌ها، یک خلبان انسانی مجبور بود تا این هواپیماها را از باند پرواز به پرواز دربیاورد و سپس با چتر نجات به بیرون بپرد. در ادامه خلبان می‌توانست تا کل عملیات را از راه دور انجام دهد. پهپادهای کوچک و هدفمند توانستند یک بمب یا یک اژدر را برروی هدفی در فاصله ۶۸۴ کیلومتری پرتاب کنند و اقداماتی علیه ژاپن در اقیانوس آرام انجام دادند.

کانر در این رابطه گفت:« در حالی که آنها به عنوان سلاح موفق نبودند، اما در پایان جنگ و هنگامی که برنامه‌ریزی برای “عملیات چهارراه” در حال انجام بود، گفتن این موضوع که اینها پلتفرم‌هایی هستند که ما با این هدف از آنها استفاده خواهیم کرد ، تصمیم نسبتا آسانی بود.»

موفقیت چشمگیر پهپادها

گرچه برخی از جنبه‌های “عملیات چهارراه” طبق برنامه‌ها پیش نمی‌رفت، اما پهپادها فراتر از سطح انتظارات کنترل کننده‌هایشان ظاهر شده بودند.

در هر دو آزمایش، پهپادها برفراز جاهایی که انسان‌ها از حضور در آن مناطق می‌ترسیدند، به پرواز درآمدند. آنها بر فراز ابر قارچی و حتی از داخل آن عبور کردند و از شرق به غرب رفته و در ارتفاع بین ۳۰۴۰ تا ۸۵۳۴ متری پرواز کردند. تنها زمانی که ابر قارچی آزمایش دوم، به اندازه‌ای که انتظار می‌رفت، بالا نرفت، برخی از پهپادها هیچ تشعشعی را تشخیص ندادند.

Screenshot_2023-10-17-10-44-19-648_com.mi.globalbrowser.jpg

در جریان این آزمایشات ناوگان پهپادی عملکرد بسیار خوبی داشت. Hellcat ها با منجنیق از یک ناو هواپیمابر پرتاب شدند و همه آنها به جز یکی، به سلامت به خشکی بازگشتند که آن یک فروند هم قبل از انفجار بمب، از کنترل خارج شده بود. یک پهپاد که از ابر قارچی عبور کرده بود، با ظاهری کاملا سفید و پوشیده با یخ فرود آمد.

این اولین عملیات B۱۷ بود که در آن تمام مراحل برخاستن، پرواز و فرود بدون خلبان انجام شد و ماموریت پهپادها بدون اتفاق و سانحه مهمی به پایان رسید. تنها چندتا از در و پنجره‌های هواپیماها منفجر شدند و ترمزهای یکی از بمب افکن‌ها در جریان انفجار آسیب دید و در نتیجه این هواپیما، زودتر از اتمام عملیات مجبور به بازگشت شد.

داده‌هایی که کارشناسان با اندازه‌گیری سطوح تشعشع و جمع‌آوری نمونه‌های هوا و گرفتن عکس‌های هماهنگ شده توسط فرمان رادیویی در مورد ماهیت ابر قارچی جمع‌آوری کردند، درک علمی آنها درباره انفجارهای هسته‌ای را افزایش داد. داده‌های گردآوری شده توسط شمارشگرهای گایگری که روی هواپیماها نصب شده بود نیز در هنگام فرود هواپیماها مورد استفاده قرار گرفت.

کانر دراین باره گفت:« در این آزمایش‌ها برای اولین بار بود که پهپادها به شکل قابل توجهی برای جمع‌آوری داده‌ها مورد استفاده قرار گرفتند. آنها می‌توانستند به مناطقی بروند که هواپیماهای با خلبان نمی‌توانست برود و عملا هیچ گزینه مناسب دیگری برای نمونه‌برداری، به جز استفاده از پهپادها وجود نداشت. این پارادایم جنگ سرد، استفاده از پهپادها را برای ماموریت‌هایی که برای هواپیماها خیلی خطرناک و دردسرساز بودند فراهم کرد.»

Screenshot_2023-10-17-10-44-10-222_com.mi.globalbrowser.jpg

دو هفته بعد، دو هواپیمای بدون سرنشین بوئینگ B۱۷ با پرواز ۳۵۰۰ کیلومتری از هاوایی تا کالیفورنیا، رکورد طولانی‌ترین پرواز بدون سرنشین را شکستد.

نیویورک تایمز، در آن زمان به شکلی پیش از موعد اعلام کرد که به زودی پرواز پهپادها، تبدیل به منظره‌ای آشنا در آسمان دنیا خواهند شد؛ چرا که تمرینات برای شروع جنگ در هوا آغاز شده است.

ناوگان هواپیماهای بدون سرنشین تحت کنترل کشتی‌های مادر (که همگی حامل بمب هستند)، احتمالا می‌توانند پدافند هوایی در هر شهر جهان را درگیر کنند.

البته نقشی که این پهپادهای ابتدایی ایفا می‌کردند به شکل گسترده‌ای فراموش شده است. سارا کرپس استاد دانشگاه کورنل و یکی از مدیران موسسه سیاست گذاری فناوری کورنل دراین باره می‌گوید:«فکر می‌کنم که این یک مورد ساده سوگیری درباره در دسترس بودن است. ما اخیرا با انواع پهپادهایی که این روزها مورد استفاده قرار می‌گیرد، از جمله Predator ها و Reaper ها آشنا هستیم. پس می‌توان به سادگی این‌گونه فرض کرد که دوره پهپادها از آن زمان آغاز شده است.»

Screenshot_2023-10-17-10-43-54-891_com.mi.globalbrowser.jpg

ولی شاید در سال ۱۹۴۶ تصور نمی‌شد که دنیای پهپادها اینگونه پیش برود. یک اسکادران پهپاد که در حقیقت متشکل از هواپیماهای جنگی تغییر کاربری داده شده بودند، همچنان برای نظارت بر آزمایش‌های هسته‌ای و همچنین هدف‌های موشک‌های توسعه یافته در دهه ۱۹۵۰مورد استفاده قرار می‌گرفت تا اینکه با جت‌های جنگنده بدون سرنشین پهپادی جایگزین شدند.

در جریان جنگ کره، هواپیماهای بدون سرنشین Hellcats مملو از مواد منفجره سعی کردند تا به اهدافی که برای هواپیماهای با سرنشین نوعی خودکشی به نظر می‌رسید ضربه بزنند و به شکل محدود به موفقیت‌هایی نیز دست یافتند. بعد از آن پهپادها به شکلی گسترده در جنگ ویتنام مورد استفاده قرار گرفتند.

منبع: bbc

۵۸۵۸